ﭼﻪ ﺭﻭﺯ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ...
ﺷﺐ ﻫﺎﯼ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ .... ...ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺩﻟﻢ ﻫﻮﺍﯼ ﻣﻬﺪﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﻣﻬﺪﯼ ﺍﻡ
ﺍﺣﻮﺍﻟﺖ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ
ﻣﻮﻻﯼ ﻣﻦ ﺩﻋﺎﯼ ﮐﻤﯿﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﯿﺎﺑﺖ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ...
ﺩﻋﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﺍﻧﺖ ﺑﻤﺎﻧﻢ ...
ﺩﻋﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭﻡ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ ..
ﭼﻪ ﺩﻋﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺎﻡ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﭘﺮ ﮐﺮﺩ ..
ﻭ ﻓﻘﻂ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ
ﻣﻬﺪﯼ ﺍﻡ
ﺩﻋﺎ ﮐﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ
ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤمﺪ ﻭ ﻋﺠﻞ ﻓﺮﺟﻬﻢ
ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﯿﮏ ﺍﻟﻔﺮﺝ
سلام
ازتون چندتا خواهش داشتم:
1.امشب سر سفره ی هفت سین از خدا بخواهید امسال اخرین سال انتظار باشه و اقامون امام زمان ظهور کنند.
2.امسال تو ایام عید یادمون باشه که4روز دیگه شهادت مادرمون حضرت زهراست یکم مراعات کنیم.
3.وقتی میخواد سال تحویل بشه یک یادیم از اونایی که دستشون از این دنیا کوتاه ست بکنیم و یک حمدوسوره براشون خیرات کنیم.
4.اخر سالی اگه از کسی کینه ای به دل داری کاری نداشته باش تقصیر کی بوده زنگش بزن و کدورت هارا کنار بگذارید.
خیلی ممنون از این که بهشون عمل میکنید انشاءالله واسه همه سال خوب وپر برکتی باشه
پیشاپیش سال نو مبارک
--بند اول--
مه در محاق رفت و دل آسمان گرفت
خورشید تیره گشت و زمین و زمان گرفت
ناموس حق چو گشت شهید از جفای خصم
دربارگاه قدس دل عرشیان گرفت
برقی زد و ز ترکش پیر فلک جهید
تیر غمی که سینه ما را نشان گرفت
دانی چه شد چرا که به هم ریخت روزگار
دانی چرا ز غم دل صاحب زمان گرفت
دانی چه سوگواری و اندوه و ماتمی
شور و نشاط و سرخوشی شیعیان گرفت
ز آن لطمهای که بر رخ خیر النساء زدند
آتش ز غصه بر جگر مرتضی زدند
---بند دوم---
عیدی برای مردم صاحب عزا نماند
جز خون دل به ساغر اهل ولا نماند
از آتشی که بر در بیت الشرف زدند
جز اشک غم به دیده خونبار ما نماند
از ضرب در چو پهلوی زهرا شکسته شد
بر شیعیان به غیر غم و ابتلا نماند
از آتشی که کرد بپا غاصب فدک
غیر از نفاق و کینه نشانی بجا نماند
زان لطمهای که بر رخ خیر النساء زدند
آتش ز غصه بر جگر مرتضی زدند
---بند سوم--
جن و ملک ز ماتم زهرا گریستند
کر و بیان عالم بالا گریستند
از خنجری که دشمن حق زد به نخل دین
یاران زخم خورده چو مولا گریستند
وقتی خبر رسید که محسن شهید شد
زین درد و داغ اهل تولا گریستند
آتش ز داغ بر دل اهل ولا فتاد
تا اهل بیت زین غم عظما گریستند
زان لطمهای که بر رخ خیر النساء زدند
آتش ز غصه بر جگر مرتضی زدند ...
سید محمد حسن صفوی پور(قیصر اصفهانی)
عید ما امسال توام با عزاست
فاطمیه موسم شور و نواست
جابه جای خطه ایران زمین
زین مصیبت خیمه ماتم به پاست
در عزای زهره زهرا بتول
هر کجا رو میکنی ماتمسراست
عید ما امسال توام با عزاست
فاطمیه موسم شور و نواست
شیعیان رخت عزا در بر کنید
از سرشک دیده دامنتر کنید
پا به پای مهدی صاحب زمان
نالهای جانکاه از دل سر کنید
بر عزاداران بود عشرت حرام
خون به جای باده در ساغر کنید
عید ما امسال توام با عزاست
فاطمیه موسم شور و نواست
با عزا توام شده نوروز ما
خیزد از دل نالهی جانسوز ما
در غم زهرای اطهر این زمان
تیره همچون شام گشته روز ما
جای آن دارد که خاکستر شود
عالمی از آه عالم سوز ما
عید ما امسال توام با عزاست
فاطمیه موسم شور و نواست
... قیصر اصفهانی
از عید و از بھار با ما سخن مگو
از باغ و لاله زار با ما سخن مگو
ای دل به سوگ او جز ناله سر مکن
جز درد و حال زار با ما سخن مگو
لبخند دلنشین، باشد حرام ما
در سوگ فاطمه خون شد به کام ما
تا فاطمیه با نوروز شد قرین
دلھای شیعیان از غصه شد حزین
بانک عزا عزا آید به گوش جان
خیزد شرار غم از آه آتشین
لبخند دلنشین، باشد حرام ما
در سوگ فاطمه خون شد به کام ما
زد لشکر خزان راه بھار عشق
ماتمسرا شده شھر و دیار عشق
ای دیده گریه کن بر دشت لاله گون
ای ابر غم ببار خون بر مزار عشق
لبخند دلنشین، باشد حرام ما
در سوگ فاطمه خون شد به کام ما
چون شد که فر و دین گردیده غمفزا
چون شد که شھر ما گردیده غمسرا
ھان فاطمیه است ای دیده خون ببار
ھر کس حسینی است گرید در این عزا
لبخند دلنشین، باشد حرام ما
در سوگ فاطمه خون شد به کام ما
... قیصر اصفھانی
هر بهاری که خزان غارت گلها میکرد
ناله از سوز جگر بلبل شیدا میکرد
این حکایت به مثل گفتم و دیدم که درست
با دل زار علی رابطه پیدا میکرد
همسرش فاطمه آن نوگل بوستان رسول
کز حیا فخر به صد مریم عذرا میکرد
شد چنان عرصه بر او تنگ که از شدت درد
مرگ خود ز خداوند تقاضا میکرد
بود در بستر بیماری و با حال نژند
بهر دیدار علی دیده ز هم وا میکرد
اشک در دیده او آینه بندان میگشت
وندر آن آینه صد گونه تماشا میکرد
در هیاهوی ستم از نفس افتاد دریغ
آنکه خود با نفسش کار مسیحا میکرد
جرمش این بود بهین دخت رسول مدنی
که حمایت ز علی همسر و مولا میکرد
کنج بیت الحزن از فرقت مادر همه شب
تا سحر زینب غمدیده خدایا میکرد
آنچه با قلب علی کرد ندانم به خدا
نالههایی که اثر در دل خارا میکرد
یاد میآمدش از رنگ کبود گل یاس
هر زمانی که نظر بر رخ زهرا میکرد
علی آن دفتر پر خاطره فاطمه را
با نم اشک ورق میزد و امضاء میکرد
خاک شد مدفن آن طایر قدسی که مدام
سیر در کنگره عرش معلا میکرد
وای قیصر اگرش بغض گلوگیر نبود
دامن از اشک در این واقعه دریا میکرد سید محمد حسن صفوی پور(قیصر اصفهانی)
فرض کنید که میخواهید با امام زمان(عج) دیدار حضوری داشته باشید
و میتونید در چند سطر باهاش دردو دل کنید.
خداییش اولین حرفایی که به ذهنتون میرسه میخواهید به آقا بگین چیه.؟؟؟؟
♥کپـی برداری از کلیه مطالــب ایـن رسـانـه آزاد و بـلامـانـع میبـاشـد.♥
اخرچرااااا؟؟؟؟
بیاید قول بدیم به اقا کمتر گناه کنیم
نذارید تا اومد جلوش سرمونا پایین بگیریم
ظهور نزدیک است
غروب های جمعه نه تنها دل من...
بلکه تمام دل دنیا...می گیرد!
هنوز هم نمیدانم چرا...از روز آمدنت...هی عبور میکنیم...وتو بازهم نمیرسی!!!
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی...
اللهم عجل لولیک الفرج
♥•٠·
غروب جمعــــه از من دل مخواهیـد
دلــــم آواره دشــت جنـون اســت
ز هجــــران گــل روی تــو مهــــدی
دل من عاشقـانـه غـرق خون است
در جمـع من و ایـن بغض بی قرار
جـــای تــــو خـــــالی
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج..**