عشق آسمانی
عشق آسمانی

عشق آسمانی

اقای من شرمنده

سلام ، سلام من به سلطانی که سالیانی است سلطنش به خاطر سیاهی دلهایی به سالی بعد افتاده است . سلام ، سلام من به مولایی که بندگان همچون مَنَش ، عنان خودخواهی را به دست گرفته اند و زَرِ دل را با زَنگاری معاوضه می کنند وخبرندارند درکوچه ها ، دلبری به امید دلی نشسته است... اللّهمّ عجّل لولیک الفـــــــــــرج

♥کپـی برداری ازکلیه مطالب ایـن رسانه آزادوبلامانع میباشـد♥

سال نو مبارک

سلام

ازتون چندتا خواهش داشتم:

1.امشب سر سفره ی هفت سین از خدا بخواهید امسال اخرین سال انتظار باشه و اقامون امام زمان ظهور کنند.

2.امسال تو ایام عید یادمون باشه که4روز دیگه شهادت مادرمون حضرت زهراست یکم مراعات کنیم.

3.وقتی میخواد سال تحویل بشه یک یادیم از اونایی که دستشون از این دنیا کوتاه ست بکنیم و یک حمدوسوره براشون خیرات کنیم.

4.اخر سالی اگه از کسی کینه ای به دل داری کاری نداشته باش تقصیر کی بوده زنگش بزن و کدورت هارا کنار بگذارید.

خیلی ممنون از این که بهشون عمل میکنید انشاءالله واسه همه سال خوب وپر برکتی باشه

پیشاپیش سال نو مبارک

یا صاحب الزمان

--بند اول--
مه در محاق رفت و دل آسمان گرفت
خورشید تیره گشت و زمین و زمان گرفت
ناموس حق چو گشت شهید از جفای خصم
دربارگاه قدس دل عرشیان گرفت
برقی زد و ز ترکش پیر فلک جهید
تیر غمی که سینه ما را نشان گرفت
دانی چه شد چرا که به هم ریخت روزگار
دانی چرا ز غم دل صاحب زمان گرفت
دانی چه سوگواری و اندوه و ماتمی
شور و نشاط و سرخوشی شیعیان گرفت
ز آن لطمه‌ای که بر رخ خیر النساء زدند
آتش ز غصه بر جگر مرتضی زدند
---بند دوم---
عیدی برای مردم صاحب عزا نماند
جز خون دل به ساغر اهل ولا نماند
از آتشی که بر در بیت الشرف زدند
جز اشک غم به دیده خونبار ما نماند
از ضرب در چو پهلوی زهرا شکسته شد
بر شیعیان به غیر غم و ابتلا نماند
از آتشی که کرد بپا غاصب فدک
غیر از نفاق و کینه نشانی بجا نماند
زان لطمه‌ای که بر رخ خیر النساء زدند
آتش ز غصه بر جگر مرتضی زدند
---بند سوم--
جن و ملک ز ماتم زهرا گریستند
کر و بیان عالم بالا گریستند
از خنجری که دشمن حق زد به نخل دین
یاران زخم خورده چو مولا گریستند
وقتی خبر رسید که محسن شهید شد
زین درد و داغ اهل تولا گریستند
آتش ز داغ بر دل اهل ولا فتاد
تا اهل بیت زین غم عظما گریستند
زان لطمه‌ای که بر رخ خیر النساء زدند
آتش ز غصه بر جگر مرتضی زدند ... 
سید محمد حسن صفوی پور(قیصر اصفهانی)

عید ما امسال توام با عزاست
فاطمیه موسم شور و نواست
جابه جای خطه ایران زمین
زین مصیبت خیمه ماتم به پاست
در عزای زهره زهرا بتول
هر کجا رو می‌کنی ماتم‌سراست
عید ما امسال توام با عزاست
فاطمیه موسم شور و نواست
شیعیان رخت عزا در بر کنید
از سرشک دیده دامن‌تر کنید
پا به پای مهدی صاحب زمان
ناله‌ای جانکاه از دل سر کنید
بر عزاداران بود عشرت حرام
خون به جای باده در ساغر کنید
عید ما امسال توام با عزاست
فاطمیه موسم شور و نواست
با عزا توام شده نوروز ما
خیزد از دل ناله‌ی جانسوز ما
در غم زهرای اطهر این زمان
تیره همچون شام گشته روز ما
جای آن دارد که خاکستر شود
عالمی از آه عالم سوز ما
عید ما امسال توام با عزاست
فاطمیه موسم شور و نواست
 ... قیصر اصفهانی

از عید و از بھار با ما سخن مگو
از باغ و لاله زار با ما سخن مگو
ای دل به سوگ او جز ناله سر مکن
جز درد و حال زار با ما سخن مگو
لبخند دلنشین، باشد حرام ما
در سوگ فاطمه خون شد به کام ما
تا فاطمیه با نوروز شد قرین
دلھای شیعیان از غصه شد حزین
بانک عزا عزا آید به گوش جان
خیزد شرار غم از آه آتشین
لبخند دلنشین، باشد حرام ما
در سوگ فاطمه خون شد به کام ما
زد لشکر خزان راه بھار عشق
ماتمسرا شده شھر و دیار عشق
ای دیده گریه کن بر دشت لاله گون
ای ابر غم ببار خون بر مزار عشق
لبخند دلنشین، باشد حرام ما
در سوگ فاطمه خون شد به کام ما
چون شد که فر و دین گردیده غمفزا
چون شد که شھر ما گردیده غمسرا
ھان فاطمیه است ای دیده خون ببار
ھر کس حسینی است گرید در این عزا
لبخند دلنشین، باشد حرام ما
در سوگ فاطمه خون شد به کام ما 
... قیصر اصفھانی

هر بهاری که خزان غارت گلها می‌کرد
ناله از سوز جگر بلبل شیدا می‌کرد
این حکایت به مثل گفتم و دیدم که درست
با دل زار علی رابطه پیدا می‌کرد
همسرش فاطمه آن نوگل بوستان رسول
کز حیا فخر به صد مریم عذرا می‌کرد
شد چنان عرصه بر او تنگ که از شدت درد
مرگ خود ز خداوند تقاضا می‌کرد
بود در بستر بیماری و با حال نژند
بهر دیدار علی دیده ز هم وا می‌کرد
اشک در دیده او آینه بندان می‌گشت
وندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد
در هیاهوی ستم از نفس افتاد دریغ
آنکه خود با نفسش کار مسیحا می‌کرد
جرمش این بود بهین دخت رسول مدنی
که حمایت ز علی همسر و مولا می‌کرد
کنج بیت الحزن از فرقت مادر همه شب
تا سحر زینب غمدیده خدایا می‌کرد
آنچه با قلب علی کرد ندانم به خدا
ناله‌هایی که اثر در دل خارا می‌کرد
یاد می‌آمدش از رنگ کبود گل یاس
هر زمانی که نظر بر رخ زهرا می‌کرد
علی آن دفتر پر خاطره فاطمه را
با نم اشک ورق می‌زد و امضاء می‌کرد
خاک شد مدفن آن طایر قدسی که مدام
سیر در کنگره عرش معلا می‌کرد
وای قیصر اگرش بغض گلوگیر نبود
دامن از اشک در این واقعه دریا می‌کرد  
سید محمد حسن صفوی پور(قیصر اصفهانی)

یا صاحب الزمان

 یک عمر بگفتند به تعجیل ظهورش صلوات   
کاش این جمعه بگویند به تحویل حضورش صلوات!
۩ اللهم عجل لولیک الفرج ۩    

نامه به امام زمان

فرض کنید که میخواهید با امام زمان(عج) دیدار حضوری داشته باشید

و میتونید در چند سطر باهاش دردو دل کنید.

خداییش اولین حرفایی که به ذهنتون میرسه میخواهید به آقا بگین چیه.؟؟؟؟

♥کپـی برداری از کلیه مطالــب ایـن رسـانـه آزاد و بـلامـانـع میبـاشـد.♥

تقدیم به ساحت مقدس امام زمان

تقدیم به ساحت مقدس امام زمان
.
صدایت میکنم آقا...
همین جایم... خودم...تنها...
از این پایین به آن بالا...
صدایم می رسد آقا؟؟
نگاهم در زمین گیر است...
خودم هم خوب میدانم...
بســـــــی دیر است...
بســــــی دیر است برای پر زدن اما...
امیدم را نگیر آقا...
از این سقف گناهانم دعا بالا نمی آید...
دعا آنجا نمی آید...
دعایم را ببر بالا...
شفاعت کن مرا آقـــــــــــا...
شما را میدهم سوگند...
به حق مادرت زهرا...
نگاهت را نگیر آقا... اللهم عجل لولیک الفرج..... 

♥کپـی برداری از کلیه مطالــب ایـن رسـانـه آزاد و بـلامـانـع میبـاشـد

کن کور

◥ کُـن‌کـور ◣ :

✔ یعنی آدم‌های 18 - 19 ساله را از زندگـے کور کن
✔ و زندگی‌شان را محدود کن به 235 تست ناقابل !

امّا کسی نمی‌فهمد در میان ریاضی و فیزیک آنچه قابل است تویــے ؛
تویی که 【 بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری 】 ...!

■ چه فایده که دینی را صد بزنیم و نمازمان بی‌حس نیاز باشد؟‌
■ عربی را محدود کنیم به تست،
■ و قرآن را هم به طاقچه‌ی قدیمی خانه مادربزرگ...‌

اسمش را دُرست گذاشته اند : کُن‌کور!

کاش! تــو را مثل درس‌های کُن‌کور،
آن قدر مرور می‌کردیم
تا باورمان می‌شد که 【 خواهــے آمد ... 】 !

♥♥●•٠·˙
✜ یا اباصـــالح المهـــدے ؛ ادرکنـــے ...

با اشک روضه صداش بزن

وقتی گنـــاهِ شهر، مرا از تو دور کرد
باید برات کرب و بلا جفت و جور کرد

اصلا دخیـلِ شـــاه خراسان شویم تا... 
... شاید جواز کرب و بلا را صدور کرد

با اشکِ روضـــه، منتقمش را صدا بزن
شاید به حرمت غم عظمی ظهور کرد

┘◄ محمدجواد شیرازی

افسوس یا صاحب الزمان

افسوس معلم ریاضی هیچگاه حساب روزهای نبودن و بی کسی تورا نگفت
معلم انشا هیچوقت نگفت که از محبت به تو انشا بنویسیم

گله داریم که هیچ کس هیچوقت جغرافیای ظهورت را برایمان ترسیم نکرد
تاریخ غیبتت را برایمان شرح ندادند و نگفتن که چه کرده ایم که اینگونه به تاریخ نبودنت عادت کرده ایم ...

معلم اجتماعی به ما نگفت که در اجتماع ما کسی هست که نظاره گر ماست !!!

به جان خودمان آقا ! نگفتن ...
وگرنه پیش رویت این همه گناه نمیکردیم ...
اشکها و خوشحالی های پدر و مادرمان ار کارنامه ی ثلث آخرمان هنوز یادمان نرفته
ای کاش یادمان میدادند که کسی هم هست که هرروز کارنامه اعمالتان را میبیند و از اعمال ما شیعیان شاد و از گناهان ما گریان میشود ...

و حالا همچون روزهایی که از نیامدن معلم سرکلاس خوشحال میشدیم
و مهم نبود که چرا نیامده ... و بهتر که امروز نیامده . . . !!!

در غیبتت " غـــــم هــــایتـــــــ را . . . غصــــــه هـــایتــــــ را " فراموش کرده ایم . . .
و سرگرم بازی های دنیا شده ایم . ..

السلام علیک یا قائم آل محمد
اللهم عجل لولیک الفرج

من...میترسم

من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم
از آن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم


همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس
من از خوابیدن منجی درون غار می ترسم  !


رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار می ترسم


همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار می ترسم  !


سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست
من از بی مهری این ابر های تار می ترسم!


تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم
از آن روزی که این منصب کند انکار می ترسم!


طببیم داده پیغامم بیا دارویت آماده است
از آن شرمی که دارم از رخ عطار می ترسم

شنیدم روز و شب از دیده ات خون جگر ریزد
من از بیماری آن دیده خونبار می ترسم!


به وقت ترس و تنهایی، تو هستی تکیه گاه من
مرا تنها میان قبر خود نگذار می ترسم!


دلت بشکسته از من لکن ای دلدار رحمی کن
من از نفرین و از عاق پدر بسیار می ترسم!


هزاران بار رفتم از درت شرمنده برگشتم
ز هجرانت نترسیدم ولی این بار می ترسم!


دمی وصلم،دمی فصلم،دمی قبضم،دمی بستم
من از بیچارگی آخر این کار می ترسم!


جهان را قطره اشکی می کند ویران
من از اشکی که می ریزد زچشم یار می ترسم


برگرفته از وبلاگ دل تنگ امام زمان (عج) - deltang.blog.ir

مهدی جان...

مهدی جان! به روسیاهی‌مان نگاه نکن و به دستهایمان که خالی و گنهکارند

قلبمان را ببین که هر روز، صبح و شام تو را می‌خوانند . . .

ظهور نزدیک است

سلام بر مهدی فاطمه عج 
بار ها باخودم گفتم تنها راه حل رفع تمام مشکلات اعم از مشکلات اجتماعی سیاسی رفاهی وحتی مشکلاتی که خود برای خود می آفرینیم دعا برای فرج و رسیدن حضرت ولی عصر عج است حالا امروز از خود بپرسیم چقدر امادگی ظهور امام زمان عج را داریم و در کدام صف جای داریم وقتی نمانده فرج نزدیک است انشالله بخود بیاییم و کاری بکنیم که آرزوی خوبان در راه است
انشالله به زودی فرج آقا حضرت مهدی عج را تبریک بگوییم

شرمنده ایم اقا...

اخرچرااااا؟؟؟؟

بیاید قول بدیم به اقا کمتر گناه کنیم

نذارید تا اومد جلوش سرمونا پایین بگیریم

ظهور نزدیک است  

emam mahdi (1)

امام زمان

غروب های جمعه نه تنها دل من...

بلکه تمام دل دنیا...می گیرد!
هنوز هم نمیدانم چرا...از روز آمدنت...هی عبور میکنیم...وتو بازهم نمیرسی!!!

امام زمان

مولایم ..

دردی ڪہ از غم و غصہ دوریت در دلم پدیدار گشته را،

جز دیدار جمال نورانیت درمانے نیست ...

امام زمان

آقــا بیــا که فاجعــه از حـــــد گذشتــه است
انــسان ز مــرز هر چه نبــاید،گذشتــه است
آقــا بیــا ببیــن که چــه ها در زمـــان مــا
بر امــت مسیــح ومحمــد(ص)گذشتــه است

//اللهــم صــل علــی محمــد و آل محمــد و عجــل فرجهــم//

غروب جمعه

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی...
اللهم عجل لولیک الفرج
♥•٠·
غروب جمعــــه از من دل مخواهیـد
دلــــم آواره دشــت جنـون اســت
ز هجــــران گــل روی تــو مهــــدی
دل من عاشقـانـه غـرق خون است

ای قریب

یک شب کسی برای تو سجاده وا نکرد

                    بغضی ترک نخورد گلویی صدا نکرد

اسمت برای رفع بلا روی تاقچه است

                    ور نه کسی نگاه به اقا نمی کند     

یااباصالح


السلام علیک یا صاحب الزمان
میدانم که از چشمتان افتاده ام اقا
ولی اینرا هم میدانم که سلامم را بی جواب نمیگذارید
که جواب سلام واجب است
پس ای حضرت عشق هر روزصبح سلامتان میکنم
شاید خودتان دستم را بگیرید